درسنامه روخوانی قران کریم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست

مقدمه

الفبای عربی

آشنایی با صداها

سکون

تشدید

تنوین

مد

مخارج حروف

نون ساکنه

میم ساکنه

حروف شمسی و قمری

مد وقصر

حروف مقطعه

وقف و ابتداء

هاء ضمیر

قواعد آشنایی با قرائت و روانخوانی قرآن کریم

1- مقدّمه

 1-اهمیت و آثار تلاوت قران کریم

خداوند متعال در آیات متعددی از کلام وحی، مسلمین را به قرائت قرآن ترغیب فرموده که از جمله این آیه ی کریمه است:

«فَاقرءوا ما تیسر من القرآن»(مزمل20)، (پس در هر حال آنچه میسّر است به قرائت قرآن بپردازید)

که در یک ایه دوبار این تذکر الهی امده است.

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا (ص) فرموده است: همانا اهل قرآن در بلندترين درجات آدميان هستند بجز پيمبران و مرسلين، پس حقوق اهل قرآن را اندك و كم مشماريد، زيرا براى ايشان از طرف خداى عزيز جبار مقام بلندى است.( أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏4 ؛ ص404)

و فرمودند که بهترین عبادت،تلاوت قران است(وسایلج4ص827)

و فرمودند بهترین شما کسانی هستندکه قران می اموزند و اموزش می دهند.(مستدرک وسائل ج4ص235)

چرا باید قران بخوانیم؟زیرا قران رسالتهای مهمی دارد از جمله:

 

          1-هدايت‌ انسانها«هدي‌ً للناس‌»فصلت‌42،«هدي‌ً للمتقين‌»بقره‌2

          2-معرفت‌ الهي‌ «انّما يخشي‌ الله من‌ عباده‌ العلماء»فاطر28،«شهدالله انّه‌ لااله‌ الاّهو و الملائكة‌ و اولوالعلم‌ قائماً بالقسط‌ لا اله‌ الاّ هو اللهالعزيز الحكيم‌»آل‌ عمران‌18

          3-نشان‌ دادن‌ آداب‌ معاشرت‌«انّما المؤمنون‌ اخوة‌»حجرات‌ 10،«خوبي‌ وبدي‌ باهم‌ مساوي‌ نيستند پس‌ آنچه‌ نكوتر است‌ را انجام‌ بده‌در اين‌ صورت‌ دشمني‌ به‌ دوستي‌ تبديل‌ مي‌شود»فصلت‌34،«ان‌ّاكرمكم‌ عندالله اتقيكم‌»حجرات‌13،«اي‌ اهل‌ ايمان‌ يكديگر رامسخره‌ نكنيد»حجرات‌11

          4-آداب‌ زندگي‌«فرزندان‌ خود را از ترس‌ فقر نكشيد كه‌ ما هم‌ شماوهم‌ آنان‌ را روزي‌ مي‌دهيم‌.كشتن‌ آنها خطاء بزرگي‌ است‌.و به‌ زنا نزديك‌نشويد كه‌ فحشا وراه‌ بدي‌ است‌.وكسي‌ را بناحق‌ نكشيد و هركه‌ كشت‌شد ما به‌ ولي‌ او حق‌ قصاص‌ داده‌ايم‌.پس‌ در كشتن‌ قاتل‌ از حدنگذراند.به‌ مال‌ يتيم‌ تا زمان‌ بلوغش‌ هم‌ نزديك‌ نشويد مگر آنكه‌ بسوديتيم‌ باشد.وفاي‌ به‌ عهد كنيد كه‌ باز خواست‌ خواهيد شد.و پيمانه‌ راكامل‌ كنيد كه‌ براي‌ شما بهتر وخوش‌ عاقبت‌تر است‌.و از غير علم‌ پيروي‌نكنيد كه‌ گوش‌ و چشم‌ ودل‌ مورد بازخواست‌ واقع‌ مي‌گردند.وبا تكبر برروي‌ زمين‌ راه‌ نرو.»اسراء 31تا37

يعني‌ مال‌ بسيار دوست‌ دارند.،«كلوا واشربوا ولاتسرفوا»اعراف‌31

          5-آداب‌ سياست‌ «اي‌ مؤمنين‌!تقواي‌ الهي‌ داشته‌ وبه‌ خدا ورسول‌ايمان‌ بياوريد تا از رحمتش‌ متكفل‌ شما شده‌ وبه‌ شما نوري‌ دهد تا درآن‌ نور راه‌ رويد»حديد28،«خدا سرپرست‌ مؤمنان‌ است‌ كه‌ آنها را ازتاريكي‌ به‌ نور مي‌برد ولي‌ سرپرست‌ كفار ،طاغوت‌ها هستند كه‌ آنها را ازنور به‌ تاريكي‌ مي‌برند.»بقره‌254،«امروز(غدير)دين‌ را كامل‌ كردم‌ونعمت‌ را تمام‌ نمودم‌ واسلام‌ را براي‌ شما پسنديدم‌ »مائده‌3

و علاوه بر این رسالتها،اُنس با قران کریم آثار بسیار مهمی دارد مانند:

آثار اُنس‌ با قرآن‌

1- شفاي‌ دلهاي‌ مؤمنين‌

2-رحمت‌ براي‌ مؤمنين‌

3-هدايت‌ براي‌ باتقوايان‌

4-پناهگاه‌ درمقابل‌ شيطان‌

5-باعث‌ سنگيني‌ ميزان‌ اعمال‌

6-زيباترين‌ قصه‌

7-بليغ‌ ترين‌ موعظة‌

8-سودمندترين‌ نصيحت‌

9-شفيع‌ روزجزا

10-داراي‌ ثواب‌ زياد براي‌ قاري‌

11-پاك‌ شدن‌ گناهان‌

12-...

این کتاب قواعدی را برای یادگیری آسان  قرآن کریم ارائه می کند .انشا الله که

مورد استفاده  خواندگان محترم قرار گیرد.

پاییز94-دارالرقران الکریم شهرداری اسلامشهر-معاونت پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قواعد روخوانی قرآن کریم

 

الفبای عربی

الفبای عربی 28 حرف است و تفاوتی با الفبای فارسی که 32 حرف است، ندارد بجز چهار حرف:گچ پژ

واین امتیاز بزرگی برای زبان فارسی است  که بسیار به زبان عربی نزدیک است لذا یاد گرفتن زبان عربی را برای فارسی زبانان آسان تر نموده است.

حروف الفبای عربی به دو دسته شمسی و قمری تقسیم می شوند.

حروف شمسی شامل چهارده حرف هستند که هنگام اوردن الف و  لام قبل این حروف ،لام خوانده نمی شود. و عبارت است از:

ت-ث-د-ذ-ر-ز-س-ش-ص-ض-ط-ظ--ل-ن

مثال: وَالشَّمسِ، هُمُ السُّفَهَاءُ، مَلِکِ النّاسِ

حرف قمری شامل چهارده حرف که هنگام اوردن الف و لام قبل این حروف ،لام خوانده می شودو عبارت است از:

ء-ب-ج-ح-خ-ع-غ-ف-ق-ک-م-و-ی-ه

لام تعریف نزد حروف قمری خوانا می باشد، مثال: والقَمَرُ

حرف لام در کلمات زیر، جزء اصلی کلمه ( لام الفعل ساکن یا لام الحرف ساکن ) و خوانا می باشد:

فَالتَمِسُوا، فَالتَقَطَهُ، فَالتَقَمَهُ، فَالتَقَی، اِذِالتَقَیتُم، وَالتَفَّتِ

 

زبان عربی برای ما فارسی زبانان،زبان بیگانه ای نیست زیرا عربی زبان قران و حدیث و روایات است. زبان نماز و دعاهای ما است.زبان هزاران جلد کتاب علمی در موضوعات مختلف است.

پس هر که بتواند عربی یاد بگیرد  میتواند قدمهای بلندی در کسب معارف اسلامی بردارد.

 

تمرین:

1-حروف شمسی و قمری کدامند؟

2-در ایات زیر حروف قمری و شمسی را مشخص کنید:

سورة‌ النَّاس‌ِ

قُل‌ْ أَعُوذُ بِرَب‌ِّ النَّاس‌ِ«1» مَلِك‌ِ النَّاس‌ِ«2» اءِل'ه‌ِ النَّاس‌ِ«3» مِن‌ شَرِّ الْوَسْوَاس‌ِ الْخَنَّاس‌ِ«4» الَّذِي‌يُوَسْوِس‌ُ فِي‌ صُدُورِ النَّاس‌ِ«5» مِن‌َ الْجِنَّة‌ِ وَالنَّاس‌ِ«6»

 

 

 

 

٢-آشنایی با صداهای کوتاه وبلند

 صدا ها عبارتند از:

 

 ۱- صداهاي كوتاه (اصلي )

 

  (    َ   ِ    ُ    )

  

فتحه  كسره  ضمه

 مانند ضَرَب َ . كَتَبَ . قُتِلَ . صَعِقَ . سُبُلِ

علت اينكه اينها را صدا مي گويند آنست كه حروف و كلمات

 در قرآن بدون اينها  يا اصلاً خوانده نمي شوند مثل حروف

 ( والي ) و يا به فاميل خوانده مي شوند مثل حروف مقطّعه

۲- صداهاي بلند ( كشيده ) 

 

 (    ٰا     اې    او  )

 

كه اين سه فرعي هستند زيرا از كشيده شدن صداهاي كوتاه

 بوجود مي آيند .

تمرین:

1-صداهای کوتاه را بیان کنید

2- در آیات زیر حروفی که دارای صدای کوتاه هستند مشخص نمایید:

سورة‌ الكَوثَر

اءِنَّا أَعْطَيْنَاك‌َ الْكَوْثَرَ«1» فَصَل‌ِّ لِرَبِّك‌َ وَانْحَرْ«2» اءِن‌َّ شَانِئَك‌َ هُوَ الاَْبْتَرُ«3»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

كشيده شدن صداهاي كوتاه

 

هرگاه پس از حرف مفتوح ( فتحه دار ) يكي از حروف ( و - ا - ي ) بدون

 صدا و علامت قرار گرفته باشد صداي كوتاه فتحه تبديل به صداي

 كشيده ( ٰا ) مي شود مانند لَهَا = لَهٰا  . لَنَا = لَنٰا. هَدَي= هَديٰ . عَلَي

 = عَليٰ . صَلَوه = صَلوٰه . حَيَوه = حَيوٰه . كه به هر دو شكل نوشتن

 صحيح  است و اكثر قرآن هاي چاپ كشورهاي عربي به شكل اول

 نوشته اند . و بايد دانست كه اگر به شكل اول نوشته شود فتحه روي

 خود حرف بايد گذاشته شود و اگر به شكل دوم نوشته شود صداي

 كشيده روي حروف ( و – ا – ي ) گذاشته مي شود. 

زيرا اين حروف سبب كشيده شدن صداي فتحه شده اند و در اين صورت

 اينها ديگر حروف نيستند بلكه كمك صدا هستند و به همين جهت

 صداي كشيده روي آنها قرار مي گيرد مگر آنكه حروف ( و ا ي ) از كلمه

 حذف شده باشند كه در اين مورد صداي كشيده روي خود حرف مفتوح

 گذاشته مي شود مانند رَحْمٰنِ  . ذٰلِكَ  . هٰرُِوَن . خَلَقْنٰهُ .

استثناء – كلمه (اَنَا) با آنكه پس از فتحه الف واقع شده به صداي

 كشيده خوانده نمي شود و ضمير است.

و هر گاه پس از كسره حرف ( يـ - ي ) بدون صدا و علامت باشد صداي

 كوتاه كسره به صداي كشيده ( اي ) تبديل مي گردد مانند : فِي –

 في . بِيعَ = بيعَ . مَوَازِينُ = مََوازينُ.

و هر گاه پس از ضمه ( واو ) بدون علامت و صدا آمده باشد به صداي

 كشيده (اُو ) تبديل مي گردد مانند مَنَعُوا . مُنَافِقُونَ . يَقُولُوا . جَاءُوا .

 توضيح اينكه حروف ( واي ) را مقيّد مي كنيم كه صدا و علامت نداشته

 تا موجب كشيده شدن صداهاي كوتاه شوند بخاطر آنكه اگر خود حروف

 ( واي ) صدا يا علامتي داشته باشند حرف به حساب مي آيند و

 خودشان خوانده مي شوند و جنبه كمك صدا را نخواهند داشت مانند

 بَيْع . شَيْئ .

 

تمرین:

1-صداهای کشیده را بیان نمائید.

2-صداهای کشده در ایات زیر را مشخص نمائید:

سورة‌ النَّصر

اءِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْح‌ُ«1» وَرَأَيْت‌َ النَّاس‌َ يَدْخُلُون‌َ فِي‌ دِين‌ِ اللهِ أَفْوَاجاً«2» فَسَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َوَاسْتَغْفِرْه‌ُ اءِنَّه‌ُ كَان‌َ تَوَّاباً«3»

 

 

 

 

كوتاه شدن صداهاي كشيده

 

هرگاه صداي كشيده در آخر كلمه برخورد كند به كلمه اي كه

 حرف اول آن ساكن يا مشدّد باشد به صداي كوتاه تبديل مي

شود كه در نتيجه حروف (واي ) بدون مصرف بوده فقط در مورد

فصل دو كلمه بكار مي آيد مانند:

وَ امْتَازُوالْيَوْمَ اَيَُّهََا الْمُجْرِمُونَ

وَفِي السَّمَاءِ

 لَقُواالّذِينَ

و براي حفظ اصل كلمه نوشته مي شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سكون

 

1 سكون و شکلهای آن   ˆ   ‍°

 

حرفي كه اين علامت داشته باشد ساكن گويند علامت سكون و

جزم در نوشتن يكي است اما جزم مخصوص حرف آخر فعل

بوده و عامل مي خواهد و عارضي است مانند الم يعلمْ ولي

سكون بدون عامل بوده و ثابت است . معني سكون آنست كه

حرف زير آن خوانده مي شود اما به كمك حركت حرف قبل از

خود و بتنهائي قابل تلفظ نيست و حتماً در بخش حرف قبل از

خود قرار گرفته و به همين جهت سكون را علامت مي گوئيم

در مقابل صدا پس سكون = بيصدائي مانند مِنْ لَيْل نَجْم و در

بعضي قرآنها اصلاً علامت سكون را ننوشته زيرا خود بي

علامت بودن يعني ساكن .

 

تمرین:

1- معني سكون را توضیح دهید.

2-       سکون را در ایات زیر مشخص نمایید.

سورة‌ الاْءِخْلاص‌ِ

قُل‌ْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ«1» اللهُ الصَّمَدُ«2» لَم‌ْ يَلِدْ وَلَم‌ْ يُولَدْ«3» وَلَم‌ْ يَكُن‌ لَه‌ُ كُفُواً أَحَدٌ«4»

2- تشديد

 

۲-   تشديد    ّ

 

حرف زيراين علامت را مشدّد مي گوئيم . هرگاه دو حرف 1 : هم جنس 2: پهلوي

هم اولي ساكن و دوّمي متحرّك باشد در هم ادغام مي شوند يعني اوّلي را برداشته و

به جاي آن تشديد روي دوّمي قرار داده و اين تشديد علامت آن است كه اين حرف

در اصل دو تا بوده و اكنون هم بايد دوبار خوانده شود اولي ساكن و دومي با صدا

با اينكه اولي نوشته نشده ، كه اگر نوشته شده باشدگذاشتن تشديد روي حرف دوم

 بيجاست زيرا تشديد عوض حرف ساكني است كه نوشته نشده باشد مانند مُعَلْلِم

 كه نوشته مي شود مُعَلّمِ

تذكّر

اگر تشديد بخاطر همجنس شدن حرف آخر كلمه اي با حرف اول كلمه بعد از خود

باشد ( مثل ادغام لام در حرف شمسي و نون ساكن در يرملون ) اگر چه حرف

ساكنحذف نشده باشد ادغام و تشديد صحيح است بشرط آنكه سكون روي حرف اول

نوشته نشده باشد چون تشديد عوض سكون است پس با وجود سكون روي حرف

اول، تشديد روي حرف دوم غلط است .

اكنون بايد دانست كه از 28 حرف الفباي عربي ( ت ث د ذ ر ز س ش ص ض ط

ظ ل ن ) شمسي هستند يعني هرگاه    ( اَلْ ) بر سر كلمه اي كه حرف اول آن يكي

از اين حروف باشد(ل ) خوانده نشده و حرف شمسي بصورت مشدّد تلفظ مي شود

مانند اَلصَلَوة – اَلصَّلَوة .

تمرین:

1-تشدید را تعریف نمائید.

2-تشدید را در ایات زیر مشخص نمائید:

       

سورة‌الفلق‌ِ «0»

 قُل‌ْ أَعُوذُ بِرَب‌ِّ الْفَلَق‌ِ«1» مِن‌ شَرِّ مَا خَلَق‌َ«2» وَمِن‌ شَرِّ غَاسِق‌ٍ اءِذَا وَقَب‌َ«3» وَمِن‌ شَرِّ النَّفَاثَات‌ِ فِي‌الْعُقَدِ«4» وَمِن‌ شَرِّ حَاسِدٍ اءِذَا حَسَدَ«5»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تنوين  ً  ٍ  ٌ

 

تنوین  عبارتست از دو صدا در نوشتن و يك صدا و نون ساكن در

 تلفظ كه اين نون ساكن عوض صداي دوم است مانند كتابٌ كه

 ( ب ) داراي دو ضمه در نوشتن مي باشد و در تلفظ كِتابُنْ

ميشود. كه ( ب ) داراي يكصدا مي باشد و عوض صداي ديگر

 ( ن ) گفته مي شود.

تنوين فقط در آخر اسم مي آيد كه تنوين جر زير حرف و رفع

 روي حرف قرار مي گيرد  اما تنوين نصب هميشه روي الفي

 كه بعنوان پايه تنوين در آخر كلمه زياد مي شود قرار

مي گيردمانند كتاباً مگر در چهار مورد

1-    جائيكه حرف آخر كلمه ( ه  -  ﻪ) باشد مانند تبصرةً

2-    جائيكه حرف آخر كلمه همزه اي باشد كه قبل از آن الف

 باشد ماءً . حياءً ( و چنانچه قبل از همزه الف نباشد

 براي تنوين نصب نياز به پايه الف مي باشد مانند سوءاً .

 جزءاً . لؤ لؤاً

3-    جائيكه حرف آخر كلمه الف مقصوره ( ياء آخر كلمه كه

 قبلش مفتوح باشد بصداي ( ا ) خوانده مي شود) باشد مانند

 هديً . مولي ً . مسّميً

4-    جائيكه حرف آخر كلمه همزه باشد و طبق قواعد همزه،

 روي پايه الف قرار گرفته باشد مانند خَطَأًً ( تا در نوشتن دو

 الف پهلوي هم نباشند ) كه در اين چها مورد براي تنوين ن

 نصب پايه الف اضافه نمي شود و در حالت وقف بصداي ( ا )

 تلفظ مي شود مگر در مورد اول كه ( هْ ) تلفظ مي شود.

رمز جديد در تنوين : هرگاه تنوين به اين صورت نوشته شود

 نشانه اظهار آنست و اگر به اين صورت   َ َ        ُ ُ  نوشته

 شود نشانه عدم اظهار است و اگر بجاي حركت دوم تنوين( م )

گذاشته شده باشد علامت قلب است سَميِعُ م بَصيرٌ   

 

تمرین:

1-              تنوین را تعریف نمائید.

2-              براي کدام تنوين، نياز به پايه الف مي باشد؟

3-              تنوین را درایات زیر مشخص نمائید:

4-                سورة‌ المسَدِ

5-                تَبَّت‌ْ يَدَا أَبِي‌ لَهَب‌ٍ وَتَب‌َّ«1» مَا أَغْنَي‌' عَنْه‌ُ مَالُه‌ُ وَمَا كَسَب‌َ«2» سَيَصْلَي‌' نَاراً ذَات‌َ لَهَب‌ٍ«3» وَامْرَأَتُه‌ُحَمَّالَة‌َ الْحَطَب‌ِ«4» فِي‌ جِيدِهَا حَبْل‌ٌ مِن‌ مَسَدٍ«5»

  مّد      ~

 

علامت صحيح آن (  ~ ) مي باشد و علامت ( آ  ) در فارسي

 بجاي صداي كشيده ( ٰا ) در عربي مي باشد . هرگاه يكي از

 سه عامل مد يعني صداهاي كشيده ( ٰا   اي   اُو) برخورد كند

 به يكي از سه سبب مد يعني( ء   ْ    ّ )همزه . سكون  و تشديد در

 اين صورت صدا كشيده ، كشيده تر خوانده مي شود مانند سَاۤءَ

 سِيۤءَ سُوۤءَ . حَاۤجَّ تَأمُرُوۤنّي . قۤ = قَافْ . نۤ = نُونْ . سۤ =

 سِينْ.

تذكر 1- از 28 حرف الفباي عربي (سين شين صاد ضاد عين

 غين قاف كاف لام ميم نون واو ) كه فاميلشان در تلفظ سه

 حرفي است هرگاه در كلمات مقطّع اوّل بعضي از سوره هاي

 قرآن قرار گرفته باشند چون صدا ندارند به فاميل خوانده مي

 شوند و در اين صورت عامل مد ( صداي كشيده ) و سبب مد

 ( سكون ) پهلوي هم قرار گرفته و در نتيجه مد بوجود مي آيد

 مانند (ق ) كه چون صدا ندارد به فاميل تلفظ مي شود (قَاۤف) و

 كشيده تر خوانده مي شود (اۤلۤمۤ ) الف – لاۤم – ميۤم . (حمعۤسۤقۤ)

 حا – ميۤم – عيۤن – سيۤن – قاۤف.

تذكر 2- مد بر سه قسم است

1-      هرگاه عامل و سبب مد در يك كلمه باشد مد لازم يا

 متصل گويند مانند مثالهاي فوق

  2- هرگاه عامل مد در آخر يك كلمه و سبب مد در اول كلمه

 بعد باشد آن را مد مستحب يا منفصل گويند مانند قَالُوا اِنَّ

3- هر گاه عامل مد برخورد كند به سكون وقفي ( سكون حاصل

 از وقف كردن كه در اصل حركت بوده ) مد غير لازم است

 مانند مّد دوم ولَاالضّاۤلّيۤنْ و علامت مد بدون صدا خوانده نمي

 شود و حتماً بايد يكي از صداهاي كشيده با او باشد زيرا

 علامت مد صدا نيست بلكه علامت كشيده ترخوانده صداي

 كشيده مي باشد و حروف و كلمات را تنها به كمك صدا

مي توان خواند

تمرین:

1-مد را تعریف نمائید.

2-مدلازم و مد غیر لازم چیست؟

3-مد را درایات زیر مشخص نمائید:

 سورة‌ البَيِّنة‌ِ «0»

لَم‌ْ يَكُن‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَالْمُشْرِكِين‌َ مُنفَكِّين‌َ حَتَّي‌' تَأْتِيَهُم‌ُ الْبَيِّنَة‌ُ«1» رَسُول‌ٌ مِن‌َ اللهِيَتْلُوا صُحُفاً مُّطَهَّرَة‌ً«2» فِيهَا كُتُب‌ٌ قَيِّمَة‌ٌ«3» وَمَا تَفَرََِّ الَّذِين‌َ اُوتُوا الْكِتَاب‌َ اءِلاَّ مِن‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُالْبَيِّنَة‌ُ«4» وَمَا اُمِرُوا اءِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَيُؤْتُوا الزَّكَاة‌َوَذ'لِك‌َ دِين‌ُ الْقَيِّمَة‌ِ«5» اءِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَالْمُشْرِكِين‌َ فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَاأُول'ئِك‌َ هُم‌ْ شَرُّ الْبَرِيَّة‌ِ«6» اءِن‌َّ الَّذِين‌َ ا´مَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أُول'ئِك‌َ هُم‌ْ خَيْرُ الْبَرِيِّة‌ِ«7» جَزَاؤُهُم‌ْعِندَ رَبِّهم‌ْ جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ تَجْري‌ مِن‌ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَداً رَضِي‌َ اللهُ عَنْهُم‌ْ وَرَضُوا عَنْه‌ُذ'لِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ رَبَّه‌ُ«8»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

٣- مخارج، صفات و ویژگی های حروف

مخارج حروف و تعداد آنها

تعریف:مخرج یعنی«محل خروج»؛ و در تجوید عبارت است از:

«محل خروج حرف-جایگاه تولید حرف»

هوای خارج شده از ریه ها، پس ازعبور ازحنجره اعم ازاین که تارهای صوتی را مرتعش سازد یا نه، در یکی از قسمتهای دستگاه تکلم محدود شده وبدین ترتیب «حرف» ایجاد می گردد.

تعدادمخارج حروف،17عدداست.هرچند برخی ازاهل اداء، آن را 14و16 عدد نیز ذکر کرده اند، اما قول مشهور همان 17 عدداست. ترتیب شمارش ونام گذاری مخارج حروف ازسمت ریه ها به سوی دهان است.

 ابتدا خلاصه ای از مخارج را بیان می کنیم بعد در باره هرکدام توضیح می دهیم:

مخارج حروف:

چون دندانها در رعایت مخارج حروف نقش مهمی دارند،لذا انواع دندانها را ذکر می کنیم.

1-دندانهای ثَنایا که در جلو آرواره ها قرار گرفته و دوتا پایین و دوتا بالا است.

2-دندانهای رَباعیات که در دوطرف ثنایا واقع است که دوتا پایین ودوتا بالا است.

3-دندانهای انیاب که در دوطرف رباعیات قرار دارند که در فارسی به آنها نیش گویند و دوتا پایین ودوتا بالا هستند.

4-اَضراس یا آسیا که شامل الف-ضواحک یا آسیای کوچککه دوتا پایین ودوتا بالا و در دوطرف انیاب قرار گرفته اند.ب-طواحن یا آسیای بزرگ که شش تا پایین وشش تا بالا هستند وسه به سه در دو طرف ضواحک قرار گرفته اند.ج-نواجذیا عقل که دوتا پایین ودوتا بالا و در دو طرف طواحن واقع شده اند.

انواع مخارج:

1-حروف حلقی شامل {ء-ه-ح-ع-خ-غ}هستند.

2-حروف لهوی شامل{ق-ک}که با دخالت زبان کوچک اداء می شوند.

3-حروف شجری شامل{ج-ش}که با تماس وسط زبان وبا سقف دهان اداء می شوند.

4-حرف ضرسی که حرف{ض}استکه با تماس کناره زبان با دندانهای اضراس اداء میشوند.

5-حروف ذولقی شامل{ل-ن-ر}هستندکه از تماس سرزبان با لثه ثنایای بالا اداء میشوند.

6-حروف نِطعی شامل {ط-د-ت}که از تماس سر زبان با برآمدگی پشت لثه ثنایای بالا وآزادسازی هوای حبس شده ایجاد می شود.

7-حروف اَسَلی شامل {ص-س-ز}هستند که که از تماس نوک زبان به پایه ثنایای پایین و تماس قمتی از سطح زبان به سطح صاف پشت لثه ثنایای بالا پدید می آید.

8-حروف لِثَوی شامل {ظ-ذ-ث}هستند که از تماس قسمتی که مجاور نوک زبان است با لبه دندانهای ثنیای بالا ایجاد می شود بطوری که نوک زبان از سر دندان ها جلوتر قرار می گیرد.

9-حروف شَفهی شامل{ب-م-و}هستند که از چسیدن دولب و حرف واو از جمع شدن دولب بدون انطباق با یکدیگر ایجاد می شود.

10-حروف غُنّه شامل {ن-م}هستند که هنگام اداء از فضای بینی خارج می شوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اما مخرج اول: محل خروج « حروف مد »

این حروف بدون تکیه به قسمت معینی از دستگاه تکلم،در«فضای» دهان تولید و خارج میشوند.

«حروف مد» که به آنها حروف «مد و لین »نیزگفته میشود عبارتنداز: الف مدی، واو مدی، یاءمدی. به عنوان مثال در کلمات،«اتونی»، «اوتینا» و«اوذینا» این سه حرف جمع آمده اند.

الف مدی: صدایی است که از کشیده شدن «فتحه» حاصل میشود.

هنگام تلفظ الف مدی،تنه زبان به پایین و کمی عقب متمایل می شود وآرواره ی زیرین، با کمی پایین آمدن به باز شدن دهان کمک می کند و با کشش صوت، الف مدی تولید می شود. اگر این حالت از لحاظ زمانی به نصف کاهش پیدا کند، «فتحه» تولید می گردد.

لذا درزبان عرب، هیچ تفاوتی درتلفظ « فتحه » و« الف مدی » نیست مگرازلحاظ « زمان » کشش صوت! (تفاوت کمّی)

تفاوت حالت ترقیق الف مدی (رقیق ونازک شدن صدای الف) با حالت تفخیم آن (پرحجمی وصدای درشت الف) در این است که سطح زبان در حالت ترقیق نسبت به تفخیم آن ازسقف فاصله کمتری دارد؛ و در الف مفخّم، به کف دهان نزدیکتر می شود. ملاحظه می گردد که این صدا به مخرج حرف خاصی، تکیه و تمایل ویژه ندارد که بتوان آن حرف را «مادر» الف مدی دانست ولذا الف مدی، مطلقاً جوفی است.

واو مدی: عبارت است از «واوساکنه ماقبل مضموم».

هنگام تلفظ واومدی، جلوی زبان به پایین و عقب زبان، به سوی کام بالا متمایل می شود، البته تاحدی که عبور هوا از میان زبان و کام بالاهیچ «سایشی» ایجاد نکند.

اگراین حالت ازلحاظ زمانی به نصف کاهش پیداکند، « ضمه» تولیدمی شود. پس:

درزبان عرب، هیچ تفاوتی بین «ضمه» و «واو مدی » نیست مگر از لحاظ «زمان » کشش صوت! (تفاوت کمی)

در واومدی، لبها با گرد شدن، به تکمیل صدای واو مدی کمک می کنند. پس واو مدی صرفا با گرد شدن لبها ایجاد نمی شود بلکه نقش زبان درتولیداین صدا، غیر قابل انکاراست. باید دانست در«واومدی» مجرای عبورهواکمی «بازتر» است وهوادرآن محل «سایش» پیدا نمی کند ولذا صدای واومدی از واو ساکنه معمولی، کمی «روان»تر است؛ و در واومعمولی، مخرج حرف، کمی فشرده تر و هوا نسبتاً دارای سایش است.

یاء مدی: عبارت است از«یاء ساکنه ماقبل مکسور».

هنگام تلفظ یاء مدی ، تنه زبان به جلو و بالا و عقب زبان به پایین میل می کند. دراین حالت، تنه زبان، کمترین فاصله را با سقف دهان دارد اما نه به حدی که هوای خروجی از میان آنها، دچار«سایش» گردد. اگراین حالت از لحاظ زمانی به نصف کاهش یابد، صدای «کسره» تولید می شود. پس:

در زبان عرب، هیچ تفاوتی بین «کسره» و«یاءمدی» نیست مگر ازلحاظ «زمان» کشش صوت!(تفاوت کمی)

یاء مدی ویاء ساکنه معمولی نیزدر مساله «روان»تربودن صدا وعدم «سایش» هوا در یاء مدی، متفاوت هستند. در یاء معمولی، مخرج حرف کمی فشرده تر و هوا دارای سایش است.

ملاحظه می شود هر سه حرف مد در تلفظ خود، ازایجادسایش جریان هوا، خودداری می کنند و از آنجا که درمسیر خروج خود با هیچ عضوی،اصطکاک ندارد، به حروف «جوفیه» ونیز«هوائیه» مشهورند.

تمرین:

1-حروف جوفیه یا هوائیه را نام ببرید؟

2-ضمه چگونه تولید میشود؟

3-حروف  مد را در ایات زیر مشخص نمایید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مخرج دوم:محل خروج دوحرف(ء-ه)

این مخرج، «اقصی الحق» نام دارد. «اقصی» به معنای «دورترین» آمده ودر اینجامقصود، دورترین قسمت حلق نسبت به دهان است. این مخرج، دقیقا درمحل تارهای صوتی واقع شده است.

«تارهای صوتی» در واقع «دوپرده»ی ظریف هستندکه درون حنجره قرار گرفته اند.حنجره محفظه ای است که از چند غضروف تشکیل شده است. وقتی سرخود را به عقب می بریم، قسمت جلوی حنجره به صورت برآمدگی جلوی گردن مشخص می شود که به «سیب آدم» معروف است. چاک یا فاصله بین لبه پرده های صوتی را«چاکنای» گویند. گفتیم «اقصی الحق» درمحل تارهای صوتی قرار دارد و محل خروج دو حرف «همزه» و «هاء» است. هنگام اداء حرف همزه، تارهای صوتی به هم می چسبند و هوای خروجی ازریه ها در پایین چاکنای، محبوس شده وفشار آن بالا می رود و در لحظه ای که تارهای صوتی به شدت از یکدیگرجدا می شوند،  هوابه صورت «انفجار» به بیرون «پرتاب» می شود و صدای «همزه» ایجاد می گردد. درتجوید لزوماً باید «همزه» به تیزی وقدرت اداء شود و نباید به نرمی وسستی تلفظ گردد. (مهم)

تمرین:

1-مخرج (ع-ه)را توضیح دهید.

2- مخرج (ع-ه)را در ایات زیر مشخص کنید:

سورة‌ القَدرِ

اءِنَّا انزَلْنَاه‌ُ فِي‌ لَيْلَة‌ِ الْقَدْرِ«1» وَمَا أَدْرَاك‌َ مَا لَيْلَة‌ُ الْقَدْرِ«2» لَيْلَة‌ُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِن‌ْ أَلْف‌ِ شَهْرٍ«3» تَنَزَّل‌ُالْمَلاَئِكَة‌ُ وَالرُّوح‌ُ فِيهَا بِاءِذْن‌ِ رَبِّهِم‌ مِن‌ كُل‌ِّ أَمْرٍ«4» سَلاَم‌ٌ هِي‌َ حَتَّي‌' مَطْلَع‌ِ الْفَجْرِ«5»

مخرج سوم: محل خروج دو حرف (ع-ح) این مخرج، «وسط الحق» نام دارد. در اثر تنگ شدن دیواره های حلق، هوای بازدم -بدون این که مرتعش شود- سایش پیدا می کندو صدای گرفته ونسبتا خشن «ح» ایجاد می شود.

اگربه چنین وضعیتی، صوت حاصل ازارتعاش تارهای صوتی هم اضافه شود، آنگاه صدای«ع»تولید می گردد. درصدای «ع» ازگرفتگی وخشونت «ح» خبری نیست؛ گویی صدای آن به نرمی به دیواره های حلق کشیده می شود! دقت کنید که دوحرف «ح» و«ع» نباید با درشتی و تفخیم اداءشوند. همچنین افراط وفشاردر«ح» و«ع» این دو را به «خ» و«غ» شبیه می سازد وتفریط آنها نیز صدای نامفهوم جوفی تولید می نماید.

مخرج چهارم:محل خروج دوحرف «غ-خ»

این مخرج، «ادنی الحق» نام دارد.«ادنی» به معنای «پست تر-نزدیکتر» است.

«ادنی الحق»نزدیک ترین محل حلق به دهان است.طبق نظرعلمای تجوید،محل تولیداین دوحرف، دیواره های حلق بلافاصله درعقب زبان کوچک می باشد اما واقعیت علمی این است که دوحرف«غ-خ» دراثر ارتعاشات سریع نرم کام که به زبان کوچک ختم می شود، تولید می گردند.

*صدای«غ»نسبتا نرم وممتدبوده وبا ارتعاش تارهای صوتی همراه است.مانندصدای «غره غره» آب درگلو!

*حرف «خ» صدای «خراش» درمخرج خود ایجاد می کند وتارهای صوتی هنگام اداء آن مرتعش نمی شوند.بایددقت کرد که دوحرف «غ» و«خ» درشت وپرحجم هستند.

همچنین افراط وفشاردرتلفظ این دوحرف، «غ» رابه خاء شبیه می سازدوصدای نامفهوم جوفی و خاء به حرف «حاء» شباهت پیدا می کند.

حروف شش گانه«ء-ه-ع-ح-غ-خ»را«حروف حلقی» نامند.

 

تمرین:

1-مخرج حروف(ع-ح)را توضیح دهید.

2-مخرج حروف(غ-خ)را بیان کنید.

3-مخارج چهار حرف فوق را درایات زیر مشخص نمائید:

علق

اقْرَأْ بِاسْم‌ِ رَبِّك‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ«1» خَلَق‌َ الاْءِنسَان‌َ مِن‌ْ عَلَق‌ٍ«2» اقْرَأْ وَرَبُّك‌َ الاَْكْرَم‌ُ«3» الَّذِي‌ عَلَّم‌َبِالْقَلَم‌ِ«4» عَلَّم‌َ الاْءِنسَان‌َ مَا لَم‌ْ يَعْلَم‌ْ«5» كَلاَّ اءِن‌َّ الاْءِنسَان‌َ لَيَطْغَي‌'«6» أَن‌ رَا´ه‌ُ اسْتَغْنَي‌'«7» اءِن‌َّ اءِلَي‌' رَبِّك‌َالرُّجْعَي‌'«8» أَرَأَيْت‌َ الَّذِي‌ يَنْهَي‌'«9» عَبْداً اءِذَا صَلَّي‌'«10» أَرَأَيْت‌َ اءِن‌ كَان‌َ عَلَي‌ الْهُدَي‌'«11» أَوْ أَمَرَبِالتَّقْوَي‌'«12» أَرَأَيْت‌َ اءِن‌ كَذَّب‌َ وَتَوَلَّي‌'«13» أَلَم‌ْ يَعْلَم‌ْ بِأَن‌َّ اللهَ يَرَي‌'«14» كَلاَّ لَئِن‌ لَّم‌ْ يَنتَه‌ِ لَنَسْفَعاًبِالنَّاصِيَة‌ِ«15» نَاصِيَة‌ٍ كَاذِبَة‌ٍ خَاطِئَة‌ٍ«16» فَلْيَدْع‌ُ نَادِيَه‌ُ«17» سَنَدْع‌ُ الزَّبَانِيَة‌َ«

 

 

 

 

مخرج پنجم:محل خروج «ق»

«ریشه» زبان اصلی بالارفته و با زبان کوچک (لهاه) مماس می شود.دریک لحظه هوا در پشت این مانع حبس می شود(راه بینی نیز بسته است) وناگهان مخرج حرف ازهم بازمی شودوحرف «ق» تولید می گردد.

صدای «ق» برخلاف «غ» نرم وممتد نیست بلکه محکم و با شدت اداء می شود(انسدادی).اما اگرمرحله«رهایی» باکندی وسایش صورت گیرد،«ق» بوی «خ» می گیرد!که در تجوید، مطلوب نیست.

مخرج ششم:محل خروج«ک»

«عقب زبان» کمی جلوتراز«ریشه» آن،با زبان کوچک (لهاه) مماس می شود وراه دهان را می بندد(هم زمان راه بینی هم بسته است) و ناگهان مخرج حرف ازهم باز می شودوصدای «ک» تولیدمی گردد.

پس مخرج «کاف» ازمخرج «قاف» به جلوی دهان نزدیکتر است و سطح وسیعتری از«عقب زبان» را به خود اختصاص می دهد.

حرف «ک» نیزباشدت وپس ازانسداد کامل اداءمی شودواگرمرحله «رهایی» باکندی وسایش صورت گیرد، صدای «ک» حالتی تیزوهمراه با«رخوت وسستی»به خود می گیرد، که این نیزدرتجوید،موردقبول نیست.برای مقایسه بین کاف صحیح وغلط ، چندبارکلمات «کلم» و «کاهوارا تکرار کنید.صدای «ک»در«کاهو» صحیح است.پس از فراگیری صدای صحیح «ک» ،آن را در تمامی حالات کاف متحرکه و ساکنه در قرآن به کارببرید.

ازآنجا که زبان کوچک (لهاة) درتولیددوحرف «ق» و«ک» نقش مشترک دارد، لذ ابه این دوحرف،«حروف لهوی»گویند.

مخرج هفتم:محل خروج«ج - ش - ی»

«میان زبان»(وسط اللسان) با قسمت مقابل خودازسخت کام، این سه حرف را با ویژگیهای متفاوت (صفات مختلف) تولیدمی کنند.

«ج»:با چسبیدن بخش جلویی «وسط زبان» به مقابل خودازسخت کام وسپس رهاشدن آنها ودر حال ارتعاش تارهای صوتی، تولیدمی شود؛ لذاجزءحروف شدیده وانسدادی است.برخی ازقاریان، این حرف را با فشردن «سرزبان» به دندانهای جلو و لثه آنها، همراه می کنندکه نتیجتا «ج» تیزتولید می شود.(آسیب تجویدی).

«ی» با نزدیک شدن «میان زبان» به قسمت مقابل خود راازسخت کام وهمراه با ارتعاش تارهای صوتی، تولید می شود اما فشار و سایش هوا درحرف «یاء» کمتر از «شین» است.

قبلا در مقایسه بین حرف «یا»با«یاء مدی»،گفتیم:«مخرج یاء مدی همان مخرج یاء معمولی است.با این تفاوت که در یاءمدی، سایش هوادر مخرج وجودنداردوصدای آن روان ترمی گردد.»

افراط در سایش هواموجب شباهت «ی» به «ژ» وحتی «شبه انسداد» مثل صدای «گ» میگردد.

به سه حرف «ج-ش-ی» ،«حروف شجری»گویند.

«شجر»یعنی«گشادگی وشکاف دهان». شایدمقصودحالت گنبدی شکل وفرورفتگی سقف دهان باشد؛ مانندشکافی که در تنه درخت ایجاد می شود.

تمرین:

1-مخرج ق و ک را توضیح دهید.

2-مخارج حروف شجری را بیان نمائید.

3-حروف فوق را در ایات زیر مشخص نمائید:

سورة‌ اللّيل‌

وَاللَّيْل‌ِ اءِذَا يَغْشَي‌'«1» وَالنَّهَارِ اءِذَا تَجَلَّي‌'«2» وَمَا خَلَق‌َ الذَّكَرَ وَالْاُنثَي‌'«3» اءِن‌َّ سَعْيَكُم‌ْ لَشَتَّي‌'«4»فَاَمَّا مَن‌ْ أَعْطَي‌' وَاتَّقَي‌'«5» وَصَدََِّ بِالْحُسْنَي‌'«6» فَسَنُيَسِّرُه‌ُ لِلْيُسْرَي‌'«7» وَأَمَّا مَن‌ْ بَخِل‌َوَاسْتَغْنَي‌'«8» وَكَذَّب‌َ بِالْحُسْنَي‌'«9» فَسَنُيَسِّرُه‌ُ لِلْعُسْرَي‌'«10» وَمَا يُغْنِي‌ عَنْه‌ُ مَالُه‌ُ اءِذَا تَرَدَّي‌'«11»اءِن‌َّ عَلَيْنَا لَلْهُدَي‌'«12» وَاءِن‌َّ لَنَا لَلا´خِرَة‌َ وَالْأُولَي‌'«13» فَأَنذَرْتُكُم‌ْ نَاراً تَلَظَّي‌'«14» لاَ يَصْلاَهَا اءِلاَّالاَْشْقَي‌'«15» الَّذِي‌ كَذَّب‌َ وَتَوَلَّي‌'«16» وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَي‌'«17»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مخرج هشتم: محل خروج «ض»

این حرف ازتماس بخش اعظم کناره زبان (درطرف چپ یا راست) با دندانهای آسیای بالا درهمان طرف، همراه با ارتعاش تارهای صوتی ایجاد می شود.گویندخروج آن ازکناره چپ زبان آسان تراست.

«ض»رابه دلیل نسبت آن با دندانهای اضراس (آسیا) ، «ضرسی» گویند و تلفظ حرف «ض» با صدای درشت وپرحجم (تفخیم) همراه است. این حرف ازلحاظ نحوه اداء ازمشکلترین حروف زبان عرب است.

به گفته منابع تجوید وآواشناسی عرب، درهیچ زبانی به کارنمی رود ولذازبان عرب را«لسان ضاد» گویندامروزه درتلاوت اکثرقریب به اتفاق اساتید، حرف«ض» به صورت «انسدادی پرحجم» مانند«دال پرحجم» یا«دال مفخم» اداء می شود.حال آنکه اهل اداء این حرف را بلاشک دارای «رخوت» می دانند.یعنی ممتدوکشیده تلفظ می گردد.

با درنظر گرفتن «شیوع» غیر قابل انکار نوع اول و«اصالت» نوع دوم،هر دو تلفظ را قابل پذیرش اما نهایتا «ض» را به صورت دال «مفخم» (یعنی دال پرحجم ودرشت) اما با نرمی و بدون شدت زیاد، تلفظ می کنیم.

به عبارت دیگر:تمامی کناره ی زبان را با دندان های بالا مماس کرده و در حالی که اراده ی «دال مفخم» می کنیم، با «کندی» و«بدون انفجار ناگهانی»،کناره ی زبان را از دندانها جدا می کنیم.اگراین کاربه درستی انجام شود،ضاد«اصیل» اداءخواهد شد.

به هر حال در بحث «ض» مهم ترازهرچیزاین است که «ض» مانند«ظ» تلفظ نشود.

مخرج نهم:محل خروج«ل»

این حرف از اتصال نوک زبان (ذلق یاذولق اللسان) با مرز بین لثه ی بالا وگودی سقف دهان(برجستگی عقب لثه های ثنایای بالا) ایجادمی شود.

در این حالت، کناره های زبان از دندانهای مقابل خوددر آرواره ی بالا، جدا می شودوهوای خروجی، در حالی که تارهای صوتی مرتعش هستند،ازدو کناره ی زبان خارج می شود.

البته در توصیف مخرج«ل»چنین نیز گفته اند:

بخش جلویی کناره ی زبان از دوطرف، به اضافه ی نوک زبان، با لثه های مقابل خود(لثه ی دندان های ضواحک،انیاب،رباعیات،وثنایای بالا)تماس داردوقسمت عقب کناره ها از دندان جداست.با این توصیف،حرف«ل»را می توان حرفی «وسیع المخرج» دانست.

باید دقت کنیم که افراط در فشار هوا ونزدیک کردن بی مورد وسط زبان به سقف دهان ونیز کناره های آن به دندانها، هنگام تلفظ «ل» سایش ایجاد کرده و نتیجتا صدای آن با صدایی شبیه «ژ» مخلوط می شود.همچنین هنگام تلفظ «ل» نبای دصوت قطع گردد.

تمرین:

1-مخرج حرف ض را توضیح دهید.

2-مخرج حرف ل را بیان نمائید.

3-حروف ض و ل را در ایات زیر مشخص نمائید:

سورة‌ الفاتحة‌ /1/

بِسْم‌ِ اللهِ الرَّحْم'ن‌ِ الرَّحِيم‌ِ«1» اَلْحَمْدُ للهِِ رَب‌ِّ الْعالَمِين‌َ«2» الرَّحْم'ن‌ِ الرَّحِيم‌ِ«3» مالِك‌ِ يَوْم‌ِ الدِّين‌ِ«4»اءِيِّاك‌َ نَعْبُدُ وَاءِيَّاك‌َ نَسْتَعِين‌ُ«5» اهْدِنَا الصِّرَاط‌َ الْمُسْتَقِيم‌َ«6» صِرَاط‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْهِم‌ْ غَيْرِالْمَغْضُوب‌ِ عَلَيْهِم‌ْ وَلاَ الضَّا´لِّين‌َ«7»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مخرج دهم:محل خروج«ن»

این حرف ازتماس «نوک زبان» با بخش عقب ثنایای بالا-کمی جلوتراز لام- تلفظ می شود وهم زمان، تارهای صوتی نیز مرتعش می شوند.هنگام اداء«ن»، تمامی لبه ی زبان از دو طرف به طور کامل به دندانهای آرواره ی بالا می چسبد و راه عبور هوااز دهان کاملا مسدود می شود. آنگاه هوای خارج شونده ناچاراز راه بینی که در این لحظه باز است، خارج می گردد(غنه).

مخرج یازدهم:محل خروج «ر»

این حرف ازوصل و قطع بسیارسریع«نوک زبان»با برجستگی عقب لثه ی ثنایای بالا وهمراه ارتعاش تارهای صوتی،ایجادمی شودو لذا میتواند بارها سریعا تکرار شود.(صفت تکریر).

مخرج دوازدهم:محل خروج«ت-د-ط»

این سه حرف از تماس «سرزبان» با صفحه ی پشت لثه ی ثنایای بالا (دو دندان جلو و وسط آرواره های بالا)، تولید می شوند.

همزمان، تمامی لبه ی زبان از دو طرف با تماس با دندانهای آرواره ی بالا، راه خروج هوا از دهان را مسدود می کند و همچنین نرم کام، راه بینی را می بندد.هوای خروجی،در پشت دهان و بینی، حبس می شود و با آزادشدن ناگهانی سرزبان و«بسته ماندن» راه بینی، هوا با تمرکز روی سرزبان، به شدت از دهان خارج می گردد و حروف فوق، تولیدمی شوند.

«ت»:به شرح بالا و بدون ارتعاش تارهای صوتی تلفظ می شود. اگرجداشدن سرزبان ازصفحه پشت لثه،به کندی صورت گیرد، نوعی «ت» با صفت تیزی، شبیه به صدای «س» تولیدمیگردد که آسیب تجویدی محسوب می گردد.

«د»: به شرح بالا اما همراه با ارتعاش تارهای صوتی اداء می شود.

«ط»:علاوه براداءبه روش فوق، دارای حالتی ویژه است؛ وآن عبارت است از این که هم زمان با تلفظ این حرف، «ریشه» زبان به سوی کام بالا متمایل شده و کف زبان گودمی شود.این عمل، حالت پرحجمی ویژه ای به این حرف می بخشد که به آن «تفخیم» گویند.

فراموش نشودکه حرف «ط» در واقع نه ازحرف «د» بلکه ازحرف «ت» درست می شود(تاءمفخم).دانستن این نکته در اداء صحیح «ط» موثر است. از آنجا که به «صفحه ی دارای خطوط برجسته»پشت لثه ی ثنایای بالاکه محل خروج این سه حرف است، «نطع» گفته می شود، سه حرف «ت-د-ط» را حروف نطعی» نامند.

تمرین:

1-مخرج حرف ن و ر را بنویسید.

2-مخارج حروف نطعی را بیان کنید.

3- حروف فوق را درایات زیر مشخص نمائید:

يَكَادُ الْبَرُِْ يَخْطَف‌ُ أَبْصَارَهُم‌ْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم‌ْ مَشَوْا فِيه‌ِ وَاءِذَا أَظْلَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ قَامُواوَلَوْ شَاءَ اللهُ لَذَهَب‌َ بِسَمْعِهِم‌ْ وَأَبْصَارِهِم‌ْ اءِن‌َّ اللهَ عَلَي‌' كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ«20» يَاأَيُّهَا النَّاس‌ُ اعْبُدُوارَبَّكُم‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ْ وَالَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ«21» الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الاَْرْض‌َ فِرَاشاً وَالْسَّمَاءَبِنَاءً وَأَنْزَل‌َ مِن‌َ الْسَّمَاءِ مَاءً فَاَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقاً لَكُم‌ْ فَلاَ تَجْعَلُوا للهِِ أَنْدَاداً وَأَنْتُم‌ْتَعْلَمُون‌َ«22» وَاءِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَي‌' عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِن‌ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم‌ْ مِن‌ْدُون‌ِ اللهِ اءِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ«23» فَاءِن‌ْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَلَن‌ْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوْا النَّارَ الَّتِي‌ وَقُودُهَا النَّاس‌ُوَالْحِجَارَة‌ُ اُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ«24»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مخرج سیزدهم:محل خروج «س-ز-ص»

سطح جلوی زبان-عقب تر از نوک زبان-به صورت «شیار» با قسمت مقابل خود یعنی برجستگی مرز بین لثه وسخت کام، بسیار نزدیک می شودوازاین مجرای تنگ، سه حرف مزبورایجاد می گردد.

برای ایجاد زمینه ی تولید این سه حرف نوک زبان به لثه ی دندانهای ثنایای پایین می چسبد و کناره های زبان نیز به دندانهای آسیای بالا چسبیده و راه عبور هوا راکنار زبان مسدود می کنند.هم زمان، شیاری در وسط زبان درست می شود که هوا ناگزیر، با سایش فراوان ازمجرای تنگ بین این شیار وبرجستگی لثه خارج می شود.(حالت سوت مانندی که در این سه حرف وجود دارد، وبه آن«صفیر»گفته می شود،ازهمین فشردگی هواناشی میگردد).

«س»:بدون ارتعاش تارهای صوتی،به صورت ساده تولید می شود.

«ز»:همان «س» است که همراه آن تارهای صوتی مرتعش میگردد.

«ص» همان «س» است وبدون ارتعاش تارهای صوتی تولیدمی گردد؛ اما با این تفاوت که هم زمان با تولید در مخرج، کف زبان پهن و گودشده و «ریشه»ی زبان، به سوی کام، بالامی آید و در نتیجه، «س» را پرحجم کرده وازآن «ص» می سازد(سین مفخم).

باید دقت نمود که در اداء این سه حرف به ویژه در صفت ویژه آنها یعنی «صفیر» (سوت)، افراط وتفریط نشود. ازآنجا که سطح باریک جلوی زبان باحالت «شیار» درتولید این حروف نقش دارد. وبه آن «اسلة اللسان»گویند- لذا به سه حرف «س-ز-ص» «حروف اسلی»گویند.

تمرین:

1-مخارج حروف اسلی را توضیح دهید.

2-حروف اسلی را در ایات زیر مشخص کنید:

سورة‌ البقرة‌ /2/

ال´م‌´«1» ذ'لِك‌َ الْكِتَاب‌ُ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ هُدي‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ«2» الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالْغَيْب‌ِ وَيُقِيمُون‌َ الصَّلاة‌َ وَمِمَّارَزَقْناهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ«3» وَالَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِمَا اُنْزِل‌َ اءِلَيْك‌َ وَمَا اُنْزِل‌َ مِن‌ قَبْلِك‌َ وَبِالاْ´خِرَة‌ِ هُم‌ْ يُوقِنُون‌َ«4»أُول'ئِك‌َ عَلَي‌' هُدي‌ً مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَأُول'ئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ«5» اءِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِم‌ْ ءَأَنْذَرْتَهُم‌ْ أَم‌ْ لَم‌ْتُنْذِرْهُم‌ْ لاَيُؤْمِنُون‌َ«6» خَتَم‌َ اللهُ عَلَي‌' قُلُوبِهِم‌ْ وَعَلَي‌' سَمْعِهِم‌ْ وَعَلَي‌' أَبْصَارِهِم‌ْ غِشَاوَة‌ٌ وَلَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌعَظِيم‌ٌ«7» وَمِن‌َ النَّاس‌ِ مَن‌ْ يَقُول‌ُ ا´مَنَّا بِاللهِ وَبِالْيَوْم‌ِ الاْ´خِرِ وَمَا هُم‌ْ بِمُؤْمِنِين‌َ«8» يُخادِعُون‌َ اللهَوَالَّذِين‌َ ا´مَنُوا وَمَا يَخْدَعُون‌َ اءِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَمَا يَشْعُرُون‌َ«9» فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ مَرَض‌ٌ فَزَادَهُم‌ُ اللهُ مَرَضاً وَلَهُم‌ْعَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ«10

ادامه دارد..........